دوستش داشتم

بگذر ز من ای آشنا / چون از تو من دیگر گذشتم...

دوستش داشتم

بگذر ز من ای آشنا / چون از تو من دیگر گذشتم...

خواهم رفت

شاید برم... 

      از اینجا به هرجای دیگه 

دلم پای موندن نیست 

       دلتنگ خواهم رفت...  

   

صدای دلم است...

      نجوای رفتن 

در قلبم را می بندم 

      تا فریادش را کسی نشنود...  

 

صحبتی ندارم... 

     صحبت ها کافی بود 

انتهای آشنایی 

     دگر نمیشناسمت... 

 

چهارشنبه 7 مرداد 1388 

نظرات 3 + ارسال نظر
ساناز شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 05:55 ق.ظ http://khise-khis.blogsky.com

سلام

قشنگ بود و با حس . مثل همه نوشته های دیگه ات.

سفید برفی شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:41 ب.ظ http://www.mahtaboaftab.blogfa.com

سلام داداش گلم خوبی ؟
مرسی از این که اومدی خیلی خوشحالم کردی .
موفق باشی .
راااااااااااااااستی شعرت خیلی قشنگ بود .
عکس جدیدت هم خیلی نازه موش بخورتت .
تا بعد باااااااااای

رویا و مسعود یکشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 05:24 ب.ظ http://www.rooya-masoud.blogfa.com

سلام.
با نصیحتی از لقمان به روزیم و منتظر حضور پر مهرتون هستیم.
[گل][گل]

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد