دوستش داشتم

بگذر ز من ای آشنا / چون از تو من دیگر گذشتم...

دوستش داشتم

بگذر ز من ای آشنا / چون از تو من دیگر گذشتم...

دختر آسمان(کولی)

کودکی خسته  با پاهایی کوچک 

در خیابانی تاریک در انتظار کمک خزان ره می سپرد... 

دخترک چه می خواست؟ 

نگاهی از محبت یا ترانه ای از امید؟ 

ویا تکه نانی برای زنده ماندن....؟ 

در آن سرمای خاموش به جای نجواهای کودکانه به دنبال کدامین مسیر؟ 

نامش را پرسیدم 

تبسمی بر چهره اش پدیدار گشت 

شادی کودکانه اش در برق چشمانش نمایان بود

چهره اش پر از رهایی... 

با نگاهی معصوم دست یاری دراز نمود 

غربت چشمانش و سردی دستانش هر بغضی را می شکست... 

 

رضا- ۲۰/۱۰/۱۳۸۸ 

نظرات 3 + ارسال نظر
م ح م د (1359) جمعه 25 دی‌ماه سال 1388 ساعت 09:26 ب.ظ http://sayelabkhandeto.blogfa.com

و بعد از رفتنت

شبی از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی
ترا با لهجه گلهای نیلوفر صدا کردم
تمام شب برای با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم
پس از یک جستجوی نقره ای
در کوچه های آبی احساس
تو را از بین گلهایی که در تنهایی ام رویید
با حسرت جدا کردم
و تو در پاسخ آبی ترین موج تمنای دلم گفتی
دلم حیران و سرگردان چشمانی ست رویایی
و من تنها برای دیدن زیبایی آن چشم
تو را در دشتی از تنهایی و حسرت رها کردم
همین بود آخرین حرفت
و من بعد از عبور تلخ و غمگینت
حریم چشمهایم را به روی اشکی از جنس غروب
ساکت و نارنجی خورشید وا کردم
نمی دانم چرا رفتی
نمی دانم چرا شاید خطا کردم
و تو بی آنکه فکر غربت چشمان من باشی
نمی دانم کجا تاکی برای چه
ولی رفتی و بعد از رفتنت
باران چه معصومانه می بارید
و بعد از رفتنت یک قلب دریایی ترک برداشت
و بعد از رفتنت رسم نوازش در غمی خاکستری گم شد
وگنجشکی که هر روز از کنار پنجره با مهربانی دانه بر میداشت
تمام بالهایش غرق در اندوه غربت شد
و بعد از رفتنت انگار کسی حس کرد
من بی تو تمام هستی هم از دست خواهد رفت
کسی حس کرد من بی تو هزاران بار در هر لحظه خواهم مرد
و بعد از رفتنت دریا چه بغضی کرد
کسی فهمید تو نام مرا از یاد خواهی برد
و من با آنکه می دانم تو هرگز یاد من را با عبور خود نخواهی برد
هنوز آشفته چشمان زیبای توام برگرد
ببین که سرنوشت انتظار من چه خواهد شد؟
.
.
.
و من در اوج پاییزی ترین ویرانی یک دل
میان غصه ای از جنس بغض کوچک یک ابر
نمی دانم چرا ؟ شاید به رسم عادت پروانگی مان باز
برای شادی و خوشبختی باغ قشنگ آرزوهایت
دعا کردم.


سلام دوست من
جمعه ای دیگر و ...
سایه لبخندتو به روز شد
[گل]
[گل]
[گل]

مهران شنبه 26 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:12 ق.ظ http://www.m8spy.com

سلام . مطالب وبلاگتون بسیار جالب بود . خوشحال میشم از سایت من هم دیدن کنین . در ضمن اگه براتون مشکلی نیست خیلی خوشحال میشم من رو با نام "M8SPY" لینک کنین [گل]

۶۹ چهارشنبه 30 دی‌ماه سال 1388 ساعت 09:03 ب.ظ http://safarz.blogfa.com

اینم خومشل بود

مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد